حرف آخر ای کاش من و تو می توانستیم ما باشیم... ای که من جز تو را نمی خواهم و به جز تو نمی اندیشم ای کاش الان می توانستم پیش تو باشم ولی فقط دریغ و افسوس... زیرا که شاید اینها همه رؤیا باشند و من تنها در خیالاتم می توانم تو را داشته باشم و هرگز در واقعیت نتوانم به تو دست یابم و در عین حال باز کاش حداقل کسی مرا درک می کرد و همه مرا مجرم نمی دانستند ای کاش می توانستم بگویم من چه وضعیتی دارم و ای کاش گناه همه اشتباهاتم را از جانب عشق نمی دانستند ای کاش کمتر می شنیدم این حرفهای تلخ و دلسرد کننده را ، که تو دیگر تو نیستی...
|