گیتار مقدس و عشق الکی

نام:سکوت*نام خانوادگی:تنهای*مهل سکونت:بیا بان عشق*دوره مهکومیت: تا آخر......*مدت مهکومیت: نا معلوم*هکم صادره:سوختن و ساختن

گیتار مقدس و عشق الکی

نام:سکوت*نام خانوادگی:تنهای*مهل سکونت:بیا بان عشق*دوره مهکومیت: تا آخر......*مدت مهکومیت: نا معلوم*هکم صادره:سوختن و ساختن

برو به سلامت

 

 

حرف آخر

 ای کاش من و تو می توانستیم ما باشیم...
ای که من جز تو را نمی خواهم و به جز تو نمی اندیشم
ای کاش الان می توانستم پیش تو باشم
ولی فقط دریغ و افسوس...
زیرا که شاید اینها همه رؤیا باشند و من تنها در خیالاتم می توانم تو را داشته باشم و هرگز در واقعیت نتوانم به تو دست یابم
و در عین حال باز کاش حداقل کسی مرا درک می کرد و همه مرا مجرم نمی دانستند
ای کاش می توانستم بگویم من چه وضعیتی دارم و ای کاش گناه همه اشتباهاتم را از جانب عشق نمی دانستند
ای کاش کمتر می شنیدم این حرفهای تلخ و دلسرد کننده را ، که تو دیگر تو نیستی...

یادت بخیر


به نام تک دلبر قلبم

 

 

ما میتوانیم با هم باشیمو در درون هم . بدون هم ولی به یاد هم میتوانیم با عشق هم کلبه ای بسازیم به رنگ آبی زلال دریا

میتوانیم به مهمانی دوستیها و محبت ها دعوت شویم و خوش باشیم میتوانیم که یک رنگ باشیم و از هر چی دورنگی است دوری کنیم.

ما میتوانیم ساده باشیم و میتوانیم شکوفه باشیم و نشکفیم . و ابر باشیم ولی نباریم

میتوانیم به روی هم لبخند بزنیم و پلهای غصه را پشت سر هم خراب کنیم ما میتوانیم به شرطی که بدانیم

{ خواستن توانستن است}

 

 

  

گیتار مقدس


 

خودم که خوب میدونم یه آدم دیوانم

 




دیگه حرفی نمونده باقی ...

سکوت ...

سکوت.......


********


صدای شکستن ساعت روی میز ـــــــــــــــ

لعنت به این دقیقه ها آخه بسه دیگه داره خرد م میکنه چقدر

 کشنده است وقتی بارون میاد من و پنجره و ابرها

...نه نه دیگه طاقت ندارم





دیوونم آره دیوونه شدم

من کیم کجام.. اونیکه به عشق بارون وسط حیاط مینشست

 تا بسوزه ‍ ـ بشکنه - خراب بشه...

لطافت رو لمس کنه با نفساش _ دستاش_ تنش




بارونی که تو هر قطرش یاد اون بود اونیکه به خاطرش

پنجره همیشه به کوچه باز بود...

چقدر به خودم نهیب زدم بذار فقط تو دلت باشه
 

حالا خوب شد؟ حالا بکش تحمل کن ارزشش رو داشت؟

ارزش اینکه حتی حالت از خودتم بهم بخوره





همه میگن میگذره بازم یه نگاه تازه میاد یه بارون دیگه
 
اما نه دیگه من
 
تحملش رو ندارم تحمل سرگیجه های بعد از مستیه عاشقی رو..

بسه برام میخوام برم نمیدونم کجا
 
تو که رفتی. پس منم باید برم



نمیدونم هنوز دوستت دارم یا نه فقط میدونم فکرمم
 
دیگه نمیخواد بشکافه اون لحظه ها رو این لحظه ها رو

 

 

 

             

هیچکس دیگه منتظرم نیست منم و
 
این شب بارونی و تو و این راه

... میرم... میرم...
 
 

گریه نکن تو رو خدا









جشمهایت

تو دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار
و من تنها در این دنیای دور از غصه مهمانم
تو مثل مرز احساس قشنگ و دور و نامعلوم
و من در حسرت دیدار
چشمانت رو به پایانم
تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوترها
و من هم یک پرنده تشنه بارانم
بمان امشب کنار لحظه های بی قرار من
ببین با تو چه رویایی است رنگ شوق
چشمانم




 عشق رو هیچ کس نمی تونه عوض کنه . حتی اونهایی که دیکگه نمی خوان بهش فکر کنن حتما یه جایی در اعماق ذهنشون یه چیزی مثل یک خاطره یا یک رویا و یا ......چشمک می زنه که همون عشق .
من هم هر چی تو این وبلاگ بنویسم هر چند مستقیما به عشق ربطی نداشته باشه ولی حتما حتی به صورت غیر مستقیم هم از عشق حرف می زنم . چون می دونم که هر جایی که عشق نباشه هیچی نیست ...........


  

به خدا هنوزم دوستتون دارم گلهای پاییزی من

   
به  یاد اون دوستای قدیم    (دوستای  قدیمی دوستتون دارم )باور کنین دوستا وقتی  به یاتون میفتم اشک تو چشام .....بغض منو میگیره بعضی وقتا شبا ساعت ۳ از خواب بلند میشم به یادتون افتادم   به یاد روزای  خوش  با هم دیگه  نمیتونم فراموش کنم  خصوصا ****** دیگه اون روزا رفته دوستا دیگه رفیق بازی از من گذشت    دیگه حرف اون وقتا رو نگین تو رو خدا هر چی  بوده تموم شده

این قطره ها  .اشک منم که به یاده شما ریخته میشه
راستی من میگم دوستام ولی  شما ها فکر نکنید دختر منظورمه چون دوست واقعی من پسرا بودن نه خانوما یه موقعی  فکر بد نکنید




دوستای  قدیم  فقط   شما نسوختین  منم سوختم


نکردم من در این دنیا گناهی          فقط کردم به چشمای تو نگاهی





باور نمیکنم  خدا


 

 

    
                                                                                
ممنون که  اینا رو نوشتی


من نباشم کی تو رویا موهات و ناز میکنه......کی با بالای شکسته با تو پرواز میکنه .........من نباشم کی گلای خواهشت و اب میده.........من نباشم کی میاد نازه نگات و میخره............من نباشم کی کلافت میکنه با سوالاش....کی تو رو به هم میریزه با کاراش..ولی بی انصافیهمن نباشم کی واست هرفای رنگی میزنه
                                                               
                    
 



(((میخواستم برای از دست دادنت اشک بریزم 
                                    دیدم تمام اشکهایم را برای رسیدن به تو ریخته ام)))